کارشناسان بامداد قرن دانش بصورت مستمر در حال تهیه و تدوین مقالات مالی و اقتصادی هستند که مرتبط با بحث های تحلیل مالی و گزارشات مدیریتی می باشد. این مقالات بصورت دایم بروزرسانی شده و در جهت ارتقاء سطح تحلیل های مالی و اقتصادی در کشور مباحث جدید سرمایه گذاری شناسایی و مقاله مرتبط با آن در اینجا درج می گردد. در این خصوص و بمنظور بهره برداری افراد علاقمند، متن این مقالات در این بخش از وب سایت قرار داده شده است.
روش های مختلف و فرمول های محاسبه بازپرداخت وام سرمایه گذاری
هزینه های سرمایه گذاری Total Investment پیش بینی شده برای اجرای طرح که شامل هزینه های ثابت سرمایه گذاری CAPEX (Capital Expenditures)، هزینه های قبل از بهره برداری Pre-Production Expenditures و سرمایه در گردش Working Capital می باشد نیاز به منابع تأمین دارد. معمولا تأمین بخشی از هزینه های سرمایه گذاری مورد نیاز از طریق آورده سهامداران Equity صورت می گیرد و الباقی آن از طریق اخذ وام های Loan بلند مدت و کوتاه مدت بانکی می باشد. از وام بانکی جهت تأمین هزینه های ثابت سرمایه گذاری و یا سرمایه درگردش طرح استفاده می شود. وام سرمایه ثابت در طول دوره احداث و وام سرمایه در گردش از ابتدای دوره بهره برداری به پروژه سرمایه گذاری اعطا می شود که در ادامه با توجه به جزییات بیشتر، روش ها و فرمول های محاسبه بازپرداخت وام سرمایه ثابت تشریح می گردد.
بانک وام سرمایه ثابت را در طول دوره احداث طرح و بصورت مرحله به مرحله همگام با پیشرفت فیزیکی انجام شده به پروژه تزریق می نماید. سود این وام با نرخ بهره Interest Rate تعیین شده در قراداد مشارکت بانک در پروژه محاسبه و بازپرداخت خواهد شد. در طول دوره احداث باتوجه به اینکه هنوز محصولی تولید نشده و خدماتی عرضه نشده است لذا طرح درآمدزایی ندارد و سرمایه گذار قادر به بازپرداخت اصل و سود وام دریافتی نمی باشد. پس از شروع دوران بهره برداری و کسب سود از محل فروش محصول و یا خدمات است که سرمایه گذار می تواند بازپرداخت وام را انجام می دهد.
در طول دوره احداث که اصل وام بصورت مرحله به مرحله از طریق بانک پرداخت می شود، بهره وام براساس طول دوره احداث و شرایط توافق شده برای بازپرداخت آن و در نظرداشتن نرخ بهره موثر که از نرخ بهره Interest Rate بدست می آید، محاسبه و به عنوان فرع به اصل وام دریافتی اضافه می شود. البته در مواقعی به جهت شرایط خاص برخی از پروژه ها علاوه بر دوره احداث که به جهت اجرای پروژه سرمایه گذار قادر به بازپرداخت وام نمی باشد، مدت زمان اضافه ای را بعنوان دوره تنفس در نظر می گیرند و بازپرداخت وام پس از اتمام دوره احداث باضافه دوره تنفس آغاز می شود که به مجموع آنها دوره مشارکت مدنی گفته می شود. به فرع وام محاسبه شده برای دوره مشارکت مدنی بهره سرمایه ای شده Capitalized Interest هم گفته می شود که طبق اصول محاسبات مالی به عنوان هزینه های قبل از بهره برداری Pre-Production Expenditures می باشد و می توان براساس قوانین مالیاتی کشور این مبلغ را نیز مستهلک و از معافیت مالیاتی حاصل از آن استفاده نمود.
طبق قوانین جاری کشور برای ارائه وام در طول دوره مشارکت مدنی، قراردادی فی مابین بانک و سرمایه گذار منعقد می شود که تحت عنوان قرارداد مشارکت مدنی است و شرایط ارائه وام از نقطه نظر نرخ بهره، نحوه پرداخت وام، زمان های تعیین شده برای پرداخت وام، ضمانت های مورد نظر و غیره در آن ذکر شده است.
برای محاسبه فرع وام در طول دوره مشارکت مدنی از فرمول زیر استفاده می شود.
نرخ بهره موثر * طول دوره مشارکت مدنی (براساس سال) * اصل وام = فرع وام در دوره مشارکت مدنی
با شروع دوره بازپرداخت وام مدت زمان قرارداد مشارکت مدنی بانک با سرمایه گذار به اتمام رسیده و قرارداد جدیدی تحت عنوان قرارداد فروش اقساطی جهت بازپرداخت اصل و فرع وام فی مابین طرفین منعقد می گردد که در آن شرایط بازپرداخت وام تعیین شده است. باز پرداخت اصل و فرع محاسبه شده برای وام در طول دوره بازپرداخت به دو بخش تقسیم می شود. یکی اقساط وام Repayments و دیگری هزینه های تأمین مالی Financial Costs که وام گیرنده باید به بانک پرداخت نماید.
بطور معمول روش های تعیین شده از سوی سیستم بانکی جهت بازپرداخت وام پروژه های سرمایه گذاری به دو صورت می باشد:
تشریح روش اقساط مساوی Constant Principals
در بازپرداخت وام به این روش قسط های Repayments محاسبه شده برای سال های مختلف در دوره بازپرداخت باهم برابر می باشند ولی هزینه های تأمین مالی Financial Costs سال های مختلف که بعنوان بهره وام در طول دوره بازپرداخت می باشند با یکدیگر تفاوت دارند. برای محاسبه قسط وام دریافتی، کل مبلغ بدهی به بانک که شامل اصل و فرع وام می باشد به تعداد بازپرداخت تعیین شده در قرارداد فروش اقساطی تقسیم می شود تا کل بدهی به قسط های مساوی تقسیم گردد. به همین جهت به این حالت روش اقساط مساوی گفته می شود.
هزینه تأمین مالی هر دوره حاصلضرب نرخ بهره در مانده بدهی به بانک در آن دوره می باشد و باتوجه به اینکه با پرداخت اقساط میزان بدهی مرحله به مرحله کاهش می یابد لذا هزینه تأمین مالی محاسبه شده برای دوره بازپرداخت در روش اقساط مساوی، بصورت نزولی خواهد بود و با کاهش میزان بدهی بانکی رقم آن نیز کاهش می یابد.
در تصاویر زیر یک مثال برای محاسبه بهره دوره مشارکت مدنی و نحوه بازپرداخت آن و همچنین فرمول های مورد استفاده برای آن در روش اقساط مساوی ارائه شده است.
در مثال ارائه شده، ردیف اول اصل ام دریافتی از بانک می باشد که در طول 3 سال دریافت می گردد. ردیف دوم بهره سرمایه ای شده capitalized interest یا بهره دوران مشارکت مدنی یا Interest on Holidays می باشد که بعنوان فرع وام محاسبه شده ولی در طول دوره مشارکت مدنی بازپرداخت نمی شود بلکه به اصل وام اضافه شده و همراه آن از ابتدای دوره بازپرداخت، بازپرداخت می شود. مجموع اصل و فرع وام در ردیف سوم تحت عنوان مانده بدهی Remaining Debt به بانک است. مانده بدهی Remaining Debt در سال سوم که رقم 723767 می باشد مجموع اصل و فرع وام در طول 3 سال دوره مشارکت مدنی است.
طبق شرایط توافق شده برای وام مثال بالا، طول دوره بازپرداخت وام 5 سال می باشد و هر سال تعداد 2 قسط، هر 6 ماه یک قسط (در مجموع 10 قسط) به بانک بازپرداخت میشود. ردیف مانده بدهی با پرداخت اقساط در سال های مختلف مرحله به مرحله کاهش یافته و در انتهای سال پنجم که انتهای دوره بازپرداخت می باشد صفر خواهد شد. هزینه تأمین مالی حاصلضرب نرخ بهره در مانده بدهی برای هر دوره می باشد که در جدول بالا که بصورت سالیانه ارائه شده درواقع در هر سال 2 تا هزینه تأمین مالی پرداخت می شود که سرمایه گذار اولی را در انتهای 6 ماه و دومی را در انتهای هر سال به بانک پرداخت می نماید و لذا مجموع هزینه تأمین مالی هرسال در جدول درج شده است.
از ارقام محاسبه شده در جدول فوق سرمایه گذار که جهت اجرای پروژه اقدام به دریافت وام بانکی نموده است می بایستی ردیف های Repayments اقساط و Financial Costs هزینه های تأمین مالی را که مربوط به دوره بازپرداخت می باشند به بانک پرداخت نماید. همانگونه که مشاهده می شود ردیف اقساط برای تمامی سال ها باهم برابر می باشد (در هرسال 2 قسط) و هزینه های تأمین مالی نیز با کاهش میزان بدهی به بانک بصورت نزولی کاهش پیدا می کند.
تشریح روش سالواره (Annuity)
در این روش سرمایه گذار در طول دوره بازپرداخت برای هردوره یک رقم ثابتی را به بانک پرداخت می نماید. این رقم ثابت شامل یک قسط و هزینه تأمین مالی مربوط به آن دوره می باشد. محاسبه قسط و هزینه تأمین مالی مربوط به آن بصورتی می باشد که مجموع آنها هردوره رقم ثابتی باشد. براین اساس وام گیرنده در طول دوره بازپرداخت در هردوره زمانی یک رقم ثابتی به بانک پرداخت می نماید که این رقم در طول دوره بازپرداخت ثابت بوده و تفاوتی نخواهد نمود. فرمول محاسبه مجموع قسط و هزینه تأمین مالی مربوط به آن براساس مباحث مطرح شده در ارزش زمانی پول می باشد که در مقاله جداگانه ای بصورت کامل بدان پرداخته خواهد شد.
در فرمول بالا:
Present value of Annuity = Loan + Capitalized Interest
C = Repayment + Financial cost
r = Interest Rate for each period
t = Total number of payments
برای محاسبه اقساط و هزینه های تأمین مالی این روش بازپرداخت وام در اکسل Excel فرمول هایی مشخص شده که در تصویر زیر این فرمولها و متغیرهای مندرج در آنها در سمت چپ جدول مثال پایین ارائه شده است.
در مثال بالا مانده بدهی 707435 می باشد (مجموع اصل و فرع وام در دوره مشارکت مدنی) که می بایستی از ابتدای دوره بازپرداخت در قالب اقساط و هزینه های تأمین مالی به بانک بازپرداخت شود. طول دوره بازپرداخت 6 سال و هر دوره 12 ماه (براین اساس هر سال یک قسط و یک هزینه تأمین مالی پرداخت میشود) و نرخ بهره 24 درصد می باشد. همانطور که در مثال بالا مشاهده می گردد اقساط Repayments در دوره های اول کمتر و هزینه های تأمین مالی Financial Costs بیشتر می باشد و هرچقدر که جلوتر می رویم حالت معکوس اتفاق افتاده و هزینه های تأمین مالی کاهش می یابد اما مجموع اقساط و هزینه های تأمین مالی برای تمامی دوره ها برابر می باشد.
در نرم افزار اکسل از فرمول های PPMT جهت محاسبه اقساط سال های مختف، IPMT محاسبه هزینه تأمین مالی سال های مختلف و PMT مجموع قسط و هزینه تأمین مالی هر سال استفاده می شود. درصورتی که در فرمول بالا متغیر C را به یک طرف معادله انتقال دهیم و فرمول را برای محاسبه این متغیر تغییر ساختار دهیم درواقع فرمول محاسبه PMT بدست می آید و درواقع متغیر C همان PMT می باشد.
در دوره های آموزش کامفار COMFAR III Expert بامداد قرن دانش نحوه محاسبه بازپرداخت وام بصورت کامل و با جزییات بیشتری تشریح می گردد. در نرم افزار کامفار محاسبات مربوط به وام بصورت اتوماتیک با فرمول های تعبیه شده در آن محاسبه می شود و نیازی به برآورد آن بصورت جداگانه نمی باشد. اما در فرایند آموزش نحوه محاسبه بصورت دستی و همچنین با استفاده از نرم افزار اکسل آموزش داده خواهد شد.
Copy right © حقوق معنوی این مقالات برای بامداد قرن دانش محفوظ است و هرگونه کپی برداری و استفاده از این مطالب باذکر منبع بلامانع می باشد.
نرخ بهره موثر Effective Rate
از نرخ بهره Interest Rate جهت محاسبه سود سپرده و یا بهره وام Loan دریافتی از سیستم بانکی و یا هر منبع مالی تأمین کننده دیگر استفاده می شود. زمانی که شما سپرده گذار باشید این نرخ تحت عنوان نرخ سود سپرده گذاری می باشد و زمانی که شما وام گیرنده باشید تحت عنوان نرخ بهره وام خوانده می شود. صرفنظر از اینکه شما سپرده گذار و یا وام گیرنده باشید، معمولا هر دوی این نرخ ها را تحت عنوان نرخ بهره موثر می خوانیم. توضیحات ادامه برای سود بانکی متعلق به رقم سپرده گذاری شده در بانک ارائه می گردد که همین قاعده در خصوص نرخ بهره وام دریافتی که جهت تأمین پروژه های سرمایه گذاری استفاده می شود نیز قابل تعمیم می باشد.
بطور معمول نرخ بهره سپرده که از سوی بانک ها و یا موسسات مالی و اعتباری اعلام می گردد بصورت سالیانه می باشد. بدین ترتیب که تعیین نرخ بهره R درصد نشان از آن دارد که با سپرده گذاری A ریال در بانک سالیانه به اندازه R درصد به سپرده شما سود تعلق خواهد گرفت.
سود سالیانه سپرده = A × R
حال اگر در اعلام نرخ بهره بانکی عبارت دیگری نیز بدان اضافه شود که دوره پرداخت سود را تعیین کرده باشد، نحوه محاسبه سود سپرده متفاوت خواهد بود. بعنوان مثال چنین اعلام شود که نرخ بهره بانکی R درصد با پرداخت سود بصورت ماهیانه می باشد. در این حالت در محاسبه سود چنین عمل می شود که در انتهای ماه اول سود سپرده محاسبه و به اصل سپرده اضافه میشود و در واقع پس از گذشت یک ماه اصل سپرده به اندازه سود یک ماه افزایش می یابد. در ماه دوم سود اصل سپرده و سودی که از ماه اول بدان اضافه شده بود برای یک ماه دیگر بدان ها سود تعلق می گیرد و در انتهای ماه دوم اصل پول باضافه سود ماه اول باضافه سود ماه دوم را خواهیم داشت و بدین ترتیب تا انتهای سال عمل می شود.
در این حالت نرخ بهره سالیانه که R درصد اعلام شده است به جهت تعیین دوره بازپرداخت سود تحت تأثیر قرار گرفته و تغییر می نماید. نرخ بهره اعلام شده بعنوان نرخ بهره نرمال نامگذاری می شود اما نرخ واقعی که با درنظر گرفتن دوره زمانی بازپرداخت سود در محاسبات لحاظ می شود تحت عنوان نرخ بهره موثر Effective Rate خوانده می شود. به جهت محاسبه سود در بازه های زمانی کوتاه تر نرخ بهره موثر بیشتر از نرخ بهره نرمال خواهد بود و سپرده گذار سود بیشتری بدست می آورد. براین اساس هرچقدر که بازه زمانی پرداخت سود کوتاه تر باشد، نرخ بهره موثر بزرگ تر از نرخ بهره نرمال خواهد بود. در این حالت در محاسبه سود سپرده به جای نرخ بهره نرمال از نرخ بهره موثر استفاده می شود.
سود سالیانه سپرده = A × Re
فرمول محاسبه نرخ بهره موثر بدین صورت است:
Re = (1+Rn/m)^m
Re= Effective Rate
Rn= Normal Rate
m = Periods per year
محاسبه نرخ بهره موثر در نرم افزار اکسل Excel با فرمول زیر انجام می شود:
= EFFECT(nominal_rate, npery)
که متغیر های این فرمول nominal rate و npery است که متغیر دوم همان m در فرمول قبلی (Periods per year) بیانگر همان تعداد دوره در هر سال می باشد. در نرم افزار اکسل Excel فرمول محاسبه نرخ بهره نرمال نیز وجود دارد و زمانی استفاده می شود که نرخ بهره موثر وجود دارد و از آن می خواهیم نرخ بهره نرمال را محاسبه کنیم.
= NOMINAL (effect_rate, npery)
بعنوان مثال در جدول و نمودار مربوط بدان نرخ بهره موثر با لحاظ دوره های پرداخت متفاوت محاسبه شده است.
در این محاسبات npery نیز از فرمول زیر بدست آمده است:
npery = 365/days
همانگونه که در نمودار و محاسبات بالا مشاهده می کنید هرچقدر که دوره پرداخت بهره کوتاه تر باشد، نرخ بهره موثر بزرگ تری حاصل می شود. بطوری که اگر دوره پرداخت بهره روزانه باشد در اینصورت نرخ بهره موثر 22.13 درصد محاسبه می شود که نسبت به نرخ بهره نرمال 20.00% در حدود 2.13% افزایش خواهد داشت.
زمانی که هدف سپرده گذاری و گرفتن سود بانکی می باشد، محاسبه نرخ بهره برای دوره های کوتاه مدت مثلا روزانه و درواقع استفاده از نرخ بهره موثر به نفع سپرده گذار می باشد. بعنوان مثال اگر مبلغ سپرده گذاری در بانک رقم 100،000،000 تومان باشد درصورتی که سپرده گذاری بانرخ بهره 20% و دوره پرداخت یک ساله باشد، سود متعلق به آن در انتهای سال 20،000،000 تومان خواهد بود و اگر سپرده گذاری با نرخ بهره 20% روزشمار (دوره پرداخت روزانه) باشد، سود متعلق به آن در انتهای سال 22.130،00 تومان خواهد بود.
حال شرایطی را در نظر بگیرید که یک سرمایه گذار جهت اجرای پروژه ای از بانک وام دریافت نماید. طبق فرض دوره ساخت پروژه یک ساله است و وام در ابتدای سال از بانک دریافت می شود. در طول دوره ساخت سرمایه گذار باتوجه به آنکه به تولید محصول و سود دهی نرسیده لذا ملزم به پرداخت بهره وام نمی باشد و در واقع بهره وام در انتهای سال به اصل آن اضافه شده و بدهی سرمایه گذار به بانک شامل اصل و فرع وام دریافتی می باشد. حال اگر شرایط بازپرداخت وام بصورت مثلا ماهیانه توافق شده باشد، در طول دوره ساخت که سرمایه گذار بازپرداخت بهره وام ندارد، مطابق رویه ای که در بالا بدان اشاره شد جهت محاسبه کل بهره متعلقه در طول یک سال باید از نرخ بهره موثر ماهیانه استفاده شود. لذا اگر نرخ بهره نرمال وام دریافتی 20% باشد، محاسبه بهره در انتهای دوره احداث با نرخ بهره موثر 21.94% خواهد بود. که در این حالت به نفع وام گیرنده نخواهد بود.
از جمله پارامترهایی که در دوره های آموزش کامفار COMFAR III Expert بامداد قرن دانش بدان پرداخته می شود نرخ بهره موثر می باشد که در محاسبه هزینه های تأمین مالی و اقساط وام های دریافتی برای پروژه ها مورد استفاده قرار می گیرد. در نرم افزار کامفار نرخ بهر موثر بصورت اتوماتیک با فرمول های تعبیه شده در آن محاسبه می شود و نیازی به برآورد آن بصورت جداگانه نمی باشد. اما در فرایند آموزش نحوه محاسبه بصورت دستی و همچنین با استفاده از نرم افزار اکسل آموزش داده خواهد شد.
Copy right © حقوق معنوی این مقالات برای بامداد قرن دانش محفوظ است و هرگونه کپی برداری و استفاده از این مطالب باذکر منبع بلامانع می باشد.
برآورد طول دوره قرارداد ساخت بهره برداری انتقال BOT (Build Operate Transfer) با استفاده از شاخص دوره بازگشت سرمایه گذاری متحرک DPBP (Dynamic Pay Back Period)
ماهیت برخی پروژه های سرمایه گذاری نظیر پروژه های راه سازی و یا احداث اسکله در بنادر به نحوی می باشد که محل اجرای آنها و یا امکانات مورد نیاز برای اجرای آنها به دلایل استراتژیک در اختیار سازمان ها و ارگان های دولتی می باشد. طبق قوانین خصوصی سازی در کشور سازمان های دولتی نمی توانند در پروژه ها نقش سرمایه گذار را داشته باشند بلکه می بایستی با تصویب قوانین و مقررات خاص و نظارت براجرای این قوانین در این گونه از پروژه ها نقش حاکمیتی داشته باشند. بطور معمول بهره برداری از اینگونه پروژه ها منتج به یک حالت انحصار برای سرمایه گذار خواهد شد که سازمان دولتی با انعقاد قرارداد ساخت بهره برداری انتقال Build Operate Transfer (BOT) و تعیین طول دوره بهره برداری می تواند از این انحصار جلوگیری نماید.
فرض کنید سازمان بنادر و دریانوردی طی یک فراخوانی از کلیه سرمایه گذاران دعوت می نماید که پیشنهادات خود را برای سرمایه گذاری جهت احداث چند پست اسکله در بنادرجنوبی کشور اعلام نمایند. فرایند سرمایه گذاری بدین صورت خواهد بود که شرکت خصوصی با تأمین منابع مورد نیاز از طریق اخذ وام و یا آورده سهامداران Equity چند پست اسکله مورد نظر در این پروژه را احداث می نماید. پس از احداث این اسکله ها سازمان بنادر و دریانوردی به این شرکت خصوصی اجازه می دهد تا برای مدت زمان خاصی از این اسکله ها بهره برداری نماید. بهره برداری از این اسکله ها به این ترتیب می باشد که شرکت خصوصی در ازاء صدور اجازه ورود به کشتی ها، از آنها عوارض استفاده از اسکله و امکانات بندر را دریافت می نماید.
سازمان بنادرو دریانوردی اجازه بهره برداری از این اسکله ها را تازمانی به شرکت خصوصی ارائه می نماید که اصل و سود سرمایه گذاری از محل عوارض دریافتی از کشتی ها به شرکت سرمایه گذار بازگشت داده شود که این همان تعریف دوره بازگشت سرمایه گذاری متحرک Dynamic Pay Back Period (DPBP) می باشد. شرکت سرمایه گذار تا انتهای دوره بازگشت سرمایه گذاری متحرک از اسکله های احداث شده بهره برداری می نماید و در انتهای این دوره، از این سرمایه گذاری خارج شده و حق بهره برداری از اسکله ها را به سازمان بنادر و دریانوردی واگذار می نماید. این فرمت از قرارداد تحت عنوان قرارداد ساخت بهره برداری انتقال Build Operate Transfer (BOT) می باشد.
طبق شرایط قراردادهای BOT شرکت خصوصی اقدام به سرمایه گذاری در یک پروژه نموده و برای مدت محدود براساس شاخص دوره بازگشت سرمایه گذاری متحرک DPBP از آن پروژه بهره برداری می نماید و سپس کل پروژه را به سازمان دولتی مربوط واگذار می نماید. درواقع در انتهای دوره بازگشت سرمایه گذاری متحرک DPBP که از مدل مالی برآورد شده برای پروژه بدست می آید، اصل و سود سرمایه گذاری شرکت خصوصی به وی بازگشت داده می شود.
در قرارداد های ساخت، بهر برداری و انتقال BOT پارامتر طول دوره قرارداد که براساس شاخص مالی دوره بازگشت سرمایه گذاری متحرک DPBP بدست می آید هم برای سرمایه گذار و هم برای سازمان دولتی سرمایه پذیر از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سرمایه گذار بسیار تمایل دارد تا آنجا که امکان داشته باشد طول دوره قرارداد BOT را افزایش دهد تا میزان سود دریافتی از پروژه بیشتر شود. لذا تدوین مدل مالی سرمایه گذاری در این گونه از پروژه ها جهت برآورد شاخص DPBP صورت می گیرد و می توان از نرم افزار کامفار COMFAR III Expert برای تدوین این مدل مالی سرمایه گذاری و برآورد شاخص DPBP استفاده نمود.
شرکت بامداد قرن دانش در طول سالهای فعالیت خود تجربه تهیه گزارشات توجیهی جهت تعیین طول دوره قراردادهای BOT را دارد و به سرمایه گذاران بسیاری در این خصوص مشاوره داده است. در تهیه مدل های مالی مربوط این شرکت از نرم افزار کامفار COMFAR III Expert استفاده نموده و لذا مدل مالی مورد استفاده کاملا استاندارد و براساس روش های مورد قبول سازمان های دولتی انجام گرفته است.
در برآورد طول دوره قرارداد BOT برخی متغیرها نظیر موارد زیر تعیین کننده می باشند:
هرچقدر که هزینه های برآورد شده برای پروژه (سرمایه گذاری و بهره برداری) بیشتر باشد و درآمد طرح نیز کمتر برآورد شود، دوره بازگشت سرمایه گذاری افزایش خواهد یافت و لذا طول دوره قرارداد BOT بیشتر می شود. علاوه براین موارد، متغیر تأثیرگذار و بسیار مهم در برآورد طول دوره قرارداد نرخ تنزیل (نرخ مورد انتظار سرمایه گذار)Discount Rate می باشد. باید تعیین شود که سرمایه گذار از سرمایه گذاری در این پروژه انتظار چه میزان سود دهی را دارد. هرچقدر که انتظار سرمایه گذار سود بیشتری باشد برآن اساس نرخ تنزیل افزایش یافته و سبب می شود که طول دوره قرارداد نیز تعداد سال بیشتری محاسبه گردد. لذا از جمله متغیرهایی که در نهایی سازی این گونه از قراردادها بسیار مورد بحث قرار می گیرد، تعیین نرخ مورد انتظار از سرمایه گذاری می باشد و در این خصوص می بایست سازمان دولتی و شرکت سرمایه گذار به توافقی برسند.
Copy right © حقوق معنوی این مقالات برای بامداد قرن دانش محفوظ است و هرگونه کپی برداری و استفاده از این مطالب باذکر منبع بلامانع می باشد.
تفاوت نرخ بازده داخلی Internal Rate of Return یا همان IRR با نرخ بازده داخلی سرمایه گذار Internal Rate of Return on Equity که به اختصار IRRE گفته می شود
نرخ بازده داخلی یا همان IRR که مخفف Internal Rate of Return می باشد بیانگر نرخ سود یک پروژه سرمایه گذاری می باشد که اصل و سود رقم سرمایه گذاری شده در این پروژه با این نرخ بازگشت داده می شود. بسته به اینکه جریانات نقدینگی که برای محاسبه نرخ بازده داخلی پیش بینی شده برای چه بازه های زمانی تنظیم شده است، مشخص می شود که دوره این نرخ بازده داخلی بصورت ماهیانه، فصلی، شش ماهه، سالیانه و یا هر دوره دیگری است. بطور معمول در پروژه های سرمایه گذاری دوره پیش بینی جریانات نقدینگی Cash Flow سالیانه می باشد و لذا نرخ بازده داخلی IRR محاسبه شده برای این جریانات نقدینگی نیز به همین اساس سالیانه است. زمانی که نرخ بازده داخلی بصورت سالیانه محاسبه گردد این نرخ به راحتی قابل مقایسه با نرخ سود بانکی که آن هم سالیانه است نیز خواهد بود.
حال سوال اینجاست که تفاوت شاخص IRR با شاخص نرخ بازده داخلی سرمایه گذار IRRE که مخفف Internal Rate of Return on Equity می باشد و در پروژه ها محاسبه می گردد در چیست؟ هریک از این شاخص ها در چه مواقعی استفاده می شود؟ در بررسی توجیه پذیری یک پروژه سرمایه گذاری و تهیه گزارشات امکان سنجی، گزارش توجیهی Feasibility Study و یا بیزینس پلان Business Plan به چه صورتی از این شاخص های مالی نتیجه گیری شود؟
اینکه یک پروژه سرمایه گذاری از دیدگاه نرخ بازده داخلی IRRتوجیه پذیر باشد و یا نه به سرمایه گذار نشان می دهد که درصورت سرمایه گذاری در این پروژه در مقایسه با شرایط سرمایه گذاری در کشور به نتیجه مطلوب خواهد رسید و یا خیر؟ این در حالی است که برخی پروژه های سرمایه گذاری با این وجود که از دیدگاه IRR دارای شرایط مطلوبی نمی باشند ولی از دیدگاه دولت و سیستم حاکمیتی اجرای آنها الزامی است. برخی پروژه ها نظیر احداث نیروگاه، احداث جاده، اسکله و غیره از جمله پروژه هایی هستند که بعنوان زیرساخت توسعه ای یک کشور محسوب می شوند و می بایستی در این زمینه ها سرمایه گذاری نمود اما بدان جهت که درآمد مالی حاصل از آنها پایین است، سرمایه گذاران چندان رقبتی به سرمایه گذاری در این پروژه ها ندارند.
لذا بانک ها در این خصوص اقدام به اعطای وام های بانکی با نرخ بهره پایین می کنند که سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری در این پروژه ها ترغیب نمایند. اخذ وام های بانکی مناسب و تأمین مالی ارزان قیمت، احداث و بهره برداری از این گونه پروژه ها را برای سرمایه گذار مطلوب می نماید. در این گونه از موارد است که نرخ بازده داخلی سرمایه گذار IRRE و یا همان Internal Rate of Return on Equity بعنوان یک شاخص مالی مناسب مورد استفاده قرار می گیرد.
در برآورد جریانات نقدی محاسبه IRR فرض براین است که کل سرمایه گذاری از جانب یک منبع و بدون هزینه های مالی آتی منتج از آن تأمین می شود و لذا جریانات نقدی اخذ وام و بازپرداخت آن در این جریانات لحاظ نمی شود. بعنوان مثال اگر یک پروژه سرمایه گذاری به رقم 200 میلیارد تومان سرمایه گذاری Capital Expenditures و یا همان CAPEX نیاز داشته باشد در برآورد جریانات نقدی این طرح کل این رقم 200 میلیارد تومان بعنوان یک رقم منفی در ابتدای دوره لحاظ می شود بدون توجه به اینکه چه بخشی از این 200 میلیارد تومان وام (Loan) و چه بخشی از آن آورده سهامدار (Equity) باشد. لذا در محاسبه IRR اولین جریانات نقدی رقم های منفی بزرگی هستند که درواقع کل CAPEX می باشد.
درحالی که در محاسبه نرخ بازده داخلی سرمایه گذار IRRE در جریانات نقدی محاسبه این نرخ صرفا جریانات نقدی ورودی و خروجی سهامدار مد نظر قرار می گیرد. سهامدار بخشی از سرمایه گذاری را تأمین می نماید و از محل درآمدها هزینه های جاری و بدهی به بانک را بازپرداخت نموده و الباقی بعنوان سود سرمایه گذاری وی لحاظ می شود. بعنوان مثال اگر از کل رقم 200 میلیاردتومان سرمایه گذاری فوق رقم 150 میلیارد تومان وام و 50 میلیارد تومان باقیمانده بعنوان آورده سهامدار باشد، در جریان نقدی محاسبه IRRE صرفا رقم 50 میلیارد منفی لحاظ می گردد. همچنین برخلاف روش محاسبه IRR در این حالت بازپرداخت وام به سیستم بانکی بعنوان بخشی از هزینه ها در جریانات نقدی منفی لحاظ خواهد شد. لذا در محاسبه IRRE اولین جریانات نقدی رقم های منفی کوچک تری هستند که همان آورده سهامدار Equity می باشد و البته جریانات نقدی آتی در مقایسه با محاسبه IRR رقم های منفی بزرگتری خواهند بود چراکه بازپرداخت وام نیز به هزینه ها اضافه می شود.
در محاسبه نرخ بازده داخلی سرمایه گذار IRRE سهامدار سود سرمایه گذاری خود باضافه اختلاف سود سرمایه گذاری بانک را دریافت می نماید. سود بانک با نرخ بهره مشخص می باشد که بطور معمول کمتر از نرخ بازده طرح است. لذا هرچه نرخ بهره وام دریافتی برای طرح کمتر از IRR باشد در این صورت سهامدار سود بیشتری از پروژه دریافت می نماید و IRRE پروژه افزایش خواهد یافت. لذا نرخ بازده داخلی IRR مستقل از نرخ بهره بانکی است در حالی که نرخ بازده داخلی سرمایه گذار IRRE نسبت معکوس با نرخ بهره بانکی دارد و هرچقدر نرخ بهره بانکی کمتر باشد IRRE بیشتر خواهد شد و این رابطه بصورت الاکلنگی خواهد بود.
براین اساس در برخی از پروژه های کم بازده که باوجود سود پایین اجرای آنها برای اقتصاد کشور ضروری می باشد، بانک ها می توانند با تخصیص وام های مناسب و با بهره کم نرخ بازده IRRE را افزایش داده و سرمایه گذاران را به سرمایه گذاری ترغیب نمایند. در سایر پروژه ها نیز بانک ها به دنبال تخصیص وام برای مواردی هستند که نرخ بازده داخلی IRR مناسبی داشته باشد تا مطمئن شوند که سرمایه گذار توانایی بازپرداخت وام دریافتی را داشته باشد. در این حالت نیز به طبع از آن جهت که بانک ریسک زیان طرح را نخواهد داشت لذا منطقی است که نسبت به IRR پروژه سود کمتر و معادل بهره بانکی دریافت نماید. لذا منطقی می باشد که نرخ بهره وام کمتر از نرخ بازده پروژه یا همان IRR باشد.
Copy right © حقوق معنوی این مقالات برای بامداد قرن دانش محفوظ است و هرگونه کپی برداری و استفاده از این مطالب باذکر منبع بلامانع می باشد.
discount-rate
پایه و اساس تجزیه و تحلیل های مالی درک مفهوم این جمله است که هر رقم پیش بینی شده برای جریانات نقدی در سال های آتی برابر یک سرمایه گذاری با نرخ سود سالانه در زمان حال می باشد. مطابق آنچه در بحث ارزش زمانی پول ارائه گردید در تجزیه و تحلیل های مالی برای حذف عامل زمان در محاسبات، ارزش جریاناتی نقدی را که در سال های آتی کسب می گردد با استفاده از ضریب تنزیل (1+i)-nبه ارزش روز تبدیل می نمایند. در این حالت نرخ سود سالانه i که در محاسبات بعنوان نرخ سود سرمایه گذاری در یک بازار بدون ریسک می باشد را بعنوان نرخ تنزیل در نظر می گیرند. در محاسبات مربوط به تحلیل مالی طرح ها بمنظور پیش بینی نرخ تنزیل بطور معمول بدین صورت اقدام می گردد که سرمایه گذاری در طرح با سرمایه گذاری در یک روش بدون ریسک مانند سرمایه گذاری در بانک که سود سالانه ثابتی دارد مقایسه گردد و این بدان مفهوم است که اگر سرمایه گذار در طرح سرمایه گذاری نماید، فرصت سرمایه گذاری (Opportunity Cost) در یک روش بودن ریسک که باعث افزایش ارزش دارایی خواهد شد را از دست می دهد.
بعنوان مثال اگر صاحب سرمایه در احداث و راه اندازی طرح سرمایه گذاری ننماید می تواند با خرید اوراق مشارکت و یا سرمایه گذاری در حساب های کوتاه مدت و بلند مدت بانکی سالیانه مبلغی را بصورت ثابت و بدون هیچ ریسکی از محل این سرمایه گذاری بدست آورد. براین اساس سرمایه گذاری در طرح بایستی در حالت حداقل بیش از این سپرده گذاری سود دهی داشته باشد تا سرمایه گذار به سرمایه گذاری در طرح ترغیب شود.
بطور معمول نرخ تنزیل در یک طرح سرمایه گذاری که برای محاسبه ارزش فعلی هزینه ها و درآمد های پیش بینی شده برای سال های آتی طرح مورد استفاده قرار می گیرد معادل حداکثر نرخ سود بدون ریسک (نرخ سود سپرده بلند مدت بانکی و یا اوراق مشارکت) باضافه چند درصد برای پوشش ریسک سرمایه گذاری می باشد. بعنوان مثال اگر حداکثر سود بانکی در کشور 20 درصد باشد، نرخ تنزیل مناسب برای انجام محاسبات طرح و برآورد شاخص های مالی آن با توجه به ریسک سرمایه گذاری در حدود 25 درصد خواهد بود. این بدان مفهوم است که هزینه ها و در آمدهایی که برای طرح در طی سال های آتی پیش بینی می شود و تحت عنوان FV خواهد بود براساس نرخ تنزیل 25 درصد سالیانه کاهش یافته و به PV تبدیل می گردد تا مسئله ارزش زمانی پول در محاسبه شاخص های مالی لحاظ گردد. در این حالت سرمایه گذاری در طرح با سپرده گذاری در بانک که دارای نرخ سود سالیانه 25 درصد می باشد مقایسه می گردد.
نرخ تنزیل که از آن می توان بعنوان یک استاندارد شاخص مالی نام برد همانگونه که در بخش های قبلی و در خصوص استاندارد شاخص مالی اشاره گردید، تابعی از زمان، مکان و صنعت مورد بررسی می باشد و در شرایط مختلف با درنظر گرفتن جمیع موارد تأثیرگذار برآن تعیین و در محاسبات استفاده می گردد.
internal-rate-of-return-irr
طبق تعریف نرخ بازده داخلی (IRR) معادل نرخ سودی است که سرمایه گذار می تواند با سرمایه گذاری در یک طرح بدست آورد. در واقع طرح مشابه یک بانک عمل نموده و به سرمایه گذاری که در آن سپرده گذاری می نماید، با یک نرخ سود که همان IRR است از محل درآمد سالیانه سود ارائه می نماید. شاخص IRR از جمله پرکاربردترین شاخص های مالی است که می توان با استفاده از آن توجیه پذیری مالی طرح را در مقایسه با شرایط معمول سرمایه گذاری در کشور و آن صنعت خاص بدست آورد. محاسبه شاخص IRR برای یک طرح در ارتباط تنگاتنگ با فرمول محاسبه شاخص NPV می باشد. براساس نمودار NPV نسبت به نرخ تنزیل، شاخص نرخ بازده داخلی محل تلاقی نمودار با محور افقی می باشد. لذا شاخص IRR نرخ تنزیلی است که به ازاء آن نرخ تنزیل، شاخص NPV طرح معادل صفر گردد.
فرمول محاسبه شاخص IRR بصورت زیر می باشد.
If NPV (i*) = 0 i* = IRR
لذا چنانچه مشاهده می گردد محاسبه شاخص IRR بصورت حدس و خطا و با استفاده از روش هایی نظیر روش نیوتن می باشد. مشابه روش محاسبه شاخص NPV می توان پس از تشکیل جدول جریانات نقدی با استفاده از برخی نرم افزارهای محاسباتی نظیر Excel شاخص IRR طرح را محاسبه نمود. فرمول محاسبه این شاخص در نرم افزار Excel بصورت = IRR () می باشد. در این زمینه نیز نرم افزار کامفار پس از تشکیل جدول جریانات نقدی که براساس مبانی و مفروضات ورودی بدان انجام می گردد، بصورت اتوماتیک شاخص IRR طرح را محاسبه و بعنوان خروجی محاسبات کامفار ارائه می نماید.
بعنوان مثال اگر این فرمول در نرم افزار Excel و بر ردیف جریانات نقدی جدول ارائه شده در بخش شاخص NPV اعمال گردد، نرخ بازده داخلی این طرح فرضی معادل 33.62 درصد خواهد شد. این بدان مفهوم است که با سرمایه گذاری در این طرح، سرمایه گذار می تواند سود خالص سالیانه ای با نرخ 33.62 درصد کسب نماید. حال اگر در نرم افزار Excel و در فرمول محاسبه شاخص NPV در فرمول به جای نرخ تنزیل نرخ محاسبه شده برای IRR که در حدود 33.62 درصد می باشد قرار داده شود، مشاهده می نمایید که شاخص NPV برابر صفر خواهد بود. این نتیجه با فرمول محاسبه شاخص IRR مطابقت دارد.
بمنظور بررسی توجیه پذیری طرح براساس شاخص IRR بایستی یک استاندارد شاخص مالی بنام حداقل نرخ بازده جذابMinimum Attractive Rate of Return (MARR) از جانب بررسی کننده گزارش توجیهی برای شاخص IRR تعیین گردد. این استاندارد شاخص مالی بایستی به نحوی تعیین گردد که بتوان به توسط آن سرمایه گذاری در طرح که همراه با ریسک می باشد را با سرمایه گذاری در یک طرح بدون ریسک نظیر سپرده گذاری در بانک، بصورت کاملا معقولانه ای مقایسه نمود. بطور معمول برای تعیین نرخ MARR مشابه نرخ تنزیل که در بخش های قبل بدان اشاره گردید، حداکثر نرخ سود سپرده های بلند مدت بانکی و یا اوراق قرضه را باضافه چنددرصد ریسک سرمایه گذاری می نمایند. براین اساس چنین برداشت می گردد که نرخ تنزیل و شاخص MARR در حالت کلی معادل یکدیگر بوده و بصورت تقریبا مشابه تعیین می گردند. لازم به توضیح است که استاندارد MARR در نرم افزار کامفار لحاظ نمی گردد و در اصل نرم افزار کامفار نمی تواند توجیه پذیری طرح از دیدگاه شاخص IRR را بررسی نماید. تحلیلگر مالی که از نرم افزار کامفار استفاده می نماید برای بررسی توجیه پذیری طرح از دیدگاه شاخص IRR بایستی خود اقدام نماید و شاخص های محاسبه شده در نرم افزار کامفار را با شاخص MARR مقایسه نماید. درصورتیکه شاخص IRR طرح بزرگتر و یا مساوی شاخص MARR باشد، طرح توجیه پذیر است و در غیر اینصورت طرح توجیه مالی نخواهد داشت.
تعیین شاخص MARR مستلزم بررسی دقیق طرح از دیدگاه های مختلف می باشد. مشابه نرخ تنزیل، تعیین این شاخص وابسته به متغیرهایی نظیر زمان، مکان و نوع صنعت می باشد و لذا برای صنایع مختلف و در مکان ها و زمان های مختلف می توان نرخ MARR متفاوتی پیش بینی و برای بررسی توجیه پذیری مالی طرح از آنها استفاده نمود. از مهمترین عوامل تعیین کننده حداقل نرخ مورد انتظار پروژه نهاد بررسی کننده طرح نظیر بانک و یا وزارت صنایع و معادن و یا واحد تحقیق و توسعه یک شرکت خصوصی می باشد که باتوجه به سیاست های سازمان و یا شرکت خود اقدام به تعیین حداقل نرخ مورد انتظار سرمایه گذاری می نمایند و در بررسی طرح ها از این شاخص بعنوان استاندارد شاخص مالی و عامل تعیین کننده توجیه پذیری طرح استفاده می نمایند.
نرخ بازده داخلی تعدیل شده Modified Internal Rate of Return (MIRR)
در محاسبه نرخ بازده داخلیIRR فرض برآن است که کلیه هزینه ها و درآمدهای جدول جریانات نقدی Cash Flow با یک نرخ ثابت به ارزش روز تنزیل Discount می گردد که این نرخ ثابت که مجهول معادله نیز می باشد همان نرخ بازده داخلی IRR است. نرخ بازده داخلی IRR به نحوی تعیین می گردد که جمع جبری ارزش روز کلیه جریانات نقدی صفر شود. اما درصورتی که با توجه به شرایط بازار سرمایه نرخ تنزیل Discount Rate هزینه ها و نرخ تنزیل درآمدها بایکدیگر اختلاف قابل توجهی داشته باشد بایستی نرخ هریک از این دو جریان را جداگانه تعیین و بر اساس آن شاخص نرخ بازده داخلی تعدیل شده یا Modified Internal Rate of Return یاهمان MIRR را محاسبه نمود.
روش محاسبه نرخ بازده داخلی تعدیل شده MIRR
بمنظور محاسبه نرخ MIRR مربوط به یک جدول جریانات نقدی Cash Flow، در ابتدا می بایست نرخ استقراض Borrowing Rate و همچنین نرخ سرمایه گذاری مجدد Reinvestment Rate براساس شرایط بازار سرمایه تعیین گردد. منظور از نرخ استقراض، نرخی است که با استفاده از آن می توان برای پروژه از منابع در دسترس نظیر بانک، تأمین مالی نمود. باید دید که تأمین مالی با چه هزینه ای برای پروژه انجام می شود. بطور معمول نرخ دریافت وام از بانک ها و موسسات اعتباری، بیشتر از نرخ سرمایه گذاری در آنها می باشد و لذا قیمت تمام شده تأمین مالی بیش از سود حاصل از سرمایه گذاری آن خواهد بود. البته روشن است که این شرایط می بایستی حاکم باشد در غیر اینصورت می توان با دریافت وام و سرمایه گذاری مجدد آن در بانک، بدون هیچگونه فعالیت اقتصادی از اختلاف نرخ سرمایه گذاری و استقراض کسب درآمد نمود.
در محاسبه نرخ بازده داخلی تعدیل شده MIRR، کلیه جریانات نقدی منفی مربوط به هریک از سال های احداث و یا بهره برداری که درواقع هزینه می باشند و می بایستی تأمین مالی شوند، با استفاده از نرخ استقراض Borrowing Rate، به ارزش روز Present Value تبدیل می شوند. البته توجه شود که هدف جریان نقدی نهایی هر سال می باشد. چراکه در هر سال برای شرکت هم هزینه وجود دارد و هم درآمد. جمع جبری این هزینه ها و درآمدها بیانگر خالص جریان نقدی مربوط به آن سال می باشد و ملاک در این محاسبات خالص جریان نقدی است. اگر این جریان نقدی منفی باشد با استفاده از نرخ استقراض به ارزش روز Present Value تبدیل می شود. پس از آن کلیه جریانات نقدی که به ارزش روز تبدیل شدند با یکدگر جمع می شوند.
پس از انجام محاسبات فوق، در این مرحله هریک از جریانات نقدی مربوط به هریک از سالها که از جمع جبری هزینه ها و درآمدها در آن سال به یک جریان نقدی مثبت رسیده است نیز براساس نرخ سرمایه گذاری مجدد Reinvestment Rate، به ارزش آتی Future Value تبدیل می گردند. باتوجه به اینکه نرخ سرمایه گذاری مجدد کوچکتر از نرخ استقراض می باشد لذا محاسبه ارزش آتی جریانات نقدی مثبت در مقایسه، به عدد کوچکتری خواهد رسید و در واقع با تعیین نرخ دقیق استقراض و سرمایه گذاری، ارزش زمانی پول برای هریک از جریانات نقدی به شیوه درست تری بدست می آید.
با انجام محاسبات بالا در نهایت به دو رقم خواهیم رسید.
رقم اول:PV Present Value معادل مجموع ارزش روز جریانات نقدی منفی با نرخ استقراض
رقم دوم: FV Future Value معادل مجموع ارزش آتی جریانات نقدی مثبت با نرخ سرمایه گذاری مجدد
براین اساس ما یک PV داریم که براساس یک نرخ تنزیلی و بعد از n سال به FV تبدیل شده است. نرخ تنزیلی که این تبدیل را انجام داده است را نرخ بازده داخلی تعدیل شده MIRR می نامند. لذا بمنظور محاسبه نرخ بازده داخلی تعدیل شده MIRR از فرمول ارزش زمانی پول استفاده می شود.
FV = PV × (1+i) n
FV: ارزش آتی
PV: ارزش فعلی
i: نرخ سود/نرخ تنزیل/نرخ بازده طرح
n: سال
در فرمول بالا i همان نرخ بازده داخلی تعدیل شده MIRR طرح می باشد و با توجه به اینکه از این روش تعدیل شده استفاده شده است درواقع شرایط تأمین مالی و برآورد ارزش آتی جریانات نقدی مثبت در محاسبات آن لحاظ شده است.
برای محاسبه نرخ بازده داخلی تعدیل شده می توان از نرم افزار اکسل Excel نیز استفاده نمود. بدین صورت که پس از تشکیل جدول جریانات نقدی در اکسل در یک سلول جداگانه فرمول =MIRR() را وارد می کنیم و مجهولات آن که شامل Values جریانات نقدی، Finance_rate نرخ استقراض و Reinvest_rate نرخ سرمایه گذاری مجدد می باشد را تعیین و محاسبات را انجام می دهیم.
از جمله شاخص های مالی که در نرم افزار کامفار COMFAR III Expert محاسبه می شود همین شاخص نرخ بازده داخلی تعدیل شده MIRR می باشد که تنظیمات مربوط به نرخ استقراض و نرخ سرمایه گذاری مجدد در فرم مربوط به تعیین نرخ تنزیل در بخش ورود اطلاعات کامفار قرارداده شده است.
Copy right © حقوق معنوی این مقالات برای بامداد قرن دانش محفوظ است و هرگونه کپی برداری و استفاده از این مطالب باذکر منبع بلامانع می باشد.
pay-back-period
از هزینه های سرمایه گذاری در طول دوران احداث جهت خرید، نصب و راه اندازی تجهیزات و ماشین آلات مورد نیاز طرح استفاده می گردد تا اینکه طرح جهت بهره برداری و تولید محصول و یا عرضه خدمات پیش بینی شده برای آن، آماده گردد. پس از بهره برداری از طرح عرضه محصول و یا خدمات به بازار مصرف آغاز می گردد که درآمدی را عاید سرمایه گذار می نماید. از درآمد حاصل از فروش محصول و خدمات در ابتدا برای پرداخت هزینه های تولید محصول نظیر مواد اولیه، انرژی، پرسنلی و سایر هزینه های مورد نیاز استفاده می شود و پس از کسر این هزینه ها و هزینه های محاسبه شده مربوط به عوارض و مالیات، رقم مانده نهایی بعنوان سود خالص که هدف نهایی طرح می باشد محاسبه می گردد. سود خالص سالیانه در طی دوران بهره برداری به سرمایه گذاری که در دوران احداث اقدام به سرمایه گذاری نموده پرداخت می گردد. مقطع زمانی که در آن سود خالص تجمعی طرح در طی سال های مختلف معادل رقم مربوط به سرمایه گذاری انجام شده در طول دوران احداث (ویا دوران بهره برداری) باشد، دوره بازگشت سرمایه نامیده می شود که واحد آن براساس سال می باشد.
جهت محاسبه شاخص مالی دوره بازگشت سرمایه نیز از جدول جریانات نقدی استفاده می شود. بدین منظور جریانات نقدی هرسال با سال گذشته جمع می شود که براین اساس جریانات نقدی تجمعی محاسبه می گردد. رقم مذکور در سال های نخست به جهت تأثیر هزینه های سرمایه گذاری منفی می باشد و به تدریج و با تأثیر سود خالص سالانه جریانات نقدی تجمعی به سمت رقم مثبت میل می نماید. مقطع زمانی که جریانات نقدی تجمعی در آن از منفی به مثبت تبدیل می شود، دوره بازگشت سرمایه است.
نمونه ای از روش محاسبه دوره بازگشت سرمایه در جدول و نمودار زیر ارائه شده است.
جدول جریانات نقدی
سال |
2012 |
2013 |
2014 |
2015 |
2016 |
ورودی |
4,000,000 |
5,000,000 |
5,000,000 |
||
خروجی |
2,000,000 |
3,000,000 |
1,000,000 |
1,500,000 |
1,500,000 |
جریانات نقدی |
-2,000,000 |
-3,000,000 |
3,000,000 |
3,500,000 |
3,500,000 |
جریانات نقدی تجمعی |
-2,000,000 |
-5,000,000 |
-2,000,000 |
1,500,000 |
5,000,000 |
با نگاهی به جدول و نمودار فوق مشاهده می گردد که جریانات نقدی تجمعی از سال سوم به بعد مثبت می گردد که براین اساس دوره بازگشت سرمایه طرح سه سال خواهد بود. البته این رقم با لحاظ سال اول دوران احداث بعنوان سال مبنا، بدست آمده است. درصورتیکه سال مبنا برای محاسبه دوره بازگشت سرمایه از ابتدای دوران بهره برداری در نظر گرفته شود، دوره بازگشت سرمایه طرح یک سال خواهد بود. در نرم افزار کامفار مبنای دوره بازگشت سرمایه از ابتدای دوران احداث می باشد. اما منطقی بنظر می رسد که آغاز دوران بازگشت سرمایه از ابتدای سال بهره برداری از طرح در نظر گرفته شود.
برخلاف روش محاسبات مربوط به شاخص های NPV و IRR، در محاسبه شاخص PBP از ارزش زمانی پول صرفنظر شده و جریانات نقدی با فرض دارا بودن ارزش یکسان در سال های مختلف، بایکدیگر جمع شده اند. از آنجاییکه در نظر گرفتن ارزش زمانی پول بر دقت و صحت محاسبات می افزاید، جهت رفع این مشکل، به جای شاخص PBP شاخص دوره بازگشت سرمایه متحرک Dynamic Pay Back Period (DPBP) تعریف شده است که در آن جریانات نقدی پس از تنزیل شدن بایکدیگر جمع می شوند. جریانات نقدی که در هر سال محاسبه شده با استفاده از نرخ تنزیلی که با درنظر گرفتن شرایط مختلف زمانی، مکانی و صنعتی مربوط به طرح تعریف شده به ارزش روز تبدیل می شوند تا بدین ترتیب تأثیرات کاهش ارزش پول در محاسبات لحاظ گردد.
نمونه محاسبات شاخص DPBP با نرخ تنزیل 25 درصد در جدول و نمودار زیر نشان داده شده است.
جریانات نقدی تجمعی تنزیل شده
سال |
2012 |
2013 |
2014 |
2015 |
2016 |
ورودی |
4,000,000 |
5,000,000 |
5,000,000 |
||
خروجی |
2,000,000 |
3,000,000 |
1,000,000 |
1,500,000 |
1,500,000 |
جریانات نقدی |
-2,000,000 |
-3,000,000 |
3,000,000 |
3,500,000 |
3,500,000 |
جریانات نقدی تنزیل شده |
-1,600,000 |
-1,920,000 |
1,536,000 |
1,433,600 |
1,146,880 |
جریانات نقدی تجمعی تنزیل شده |
-1,600,000 |
-3,520,000 |
-1,984,000 |
-550,400 |
596,480 |
شاخص DPBP در نمودار فوق چهار سال می باشد. لذا با در نظر گرفتن ارزش زمانی پول، دوره بازگشت سرمایه یک سال افزایش می یابد که این شاخص نسبت به شاخص PBP قابل اتکاء تر بوده و جهت بررسی توجیه پذیری طرح بسیار مناسب می باشد.
بمنظور بررسی توجیه پذیری طرح، پس از محاسبه شاخص PBP و یا DPBP این شاخص با استاندار شاخص مالی مربوط مقایسه می گردد. بعنوان مثال ممکن است پس از استعلام از بانک در خصوص دوره بازگشت سرمایه مناسب یک طرح کارشناس مربوط اعلام نماید که دوره بازگشت سرمایه مناسب با در نظر گرفتن ابتدای دوران احداث بعنوان سال مبنا سه سال می باشد. با این فرض و مقایسه رقم بدست آمده برای PBP در جداول فوق، طرح توجیه پذیر می باشد ولی در صورتیکه هدف کارشناس بانک بررسی توجیه پذیری طرح براساس شاخص DPBP باشد، طرح توجیه پذیر نخواهد بود. لذا لازم است که در ابتدا رقم مناسب برای مقایسه شاخص مذکور از نهاد بررسی کننده گزارش استعلام شود.
نرم افزار کامفار مشابه شاخص های تشریح شده قبلی، پس از تشکیل جدول جریانات نقدی شاخص های PBP و DPBP را نیز بصورت اتوماتیک محاسبه می نماید و لذا نیازی به محاسبه آن توسط کاربر نیست. درصورتیکه بخواهید از نرم افزارهای دیگری نظیر Excel برای محاسبه دوره بازگشت سرمایه استفاده نمایید می توانید پس از تشکیل جدول جریانات نقدی در این نرم افزار، از فرمولی که البته صرفا برای این منظور برنامه ریزی نشده استفاده نمایید. با وارد نمودن فرمول = Countif (range, <0) در یک سلول و انتخاب کل محدوده جریانات نقدی تجمعی (تنزیل شده) بعنوان بخش range در این فرمول می توان شاخص PBP (DPBP) مربوط به طرح را برآورد نمود.
با نگاهی دقیق تر به جدول فوق می توان مشاهده نمود که رقم چهار سال محاسبه شده برای شاخص DPBP بصورت رند نمی باشد و دارای بخش اعشاری نیز خواهد بود. چراکه در انتهای سال چهارم یک رقم تجمعی منفی به ارزش -550,400 در جدول جریانات نقدی تجمعی تنزیل شده برآورد گردیده که از محل بخشی از درآمد خالص سال پنجم جبران خواهد شد و البته در محاسبه دوره بازگشت سرمایه لحاظ نشده است. کل درآمد خالص تنزیل شده در سال پنجم معادل 1,146,880 است. برای محاسبه بخش اعشار شاخص DPBP با استفاده از یک تناسب ساده می توان برآورد نمود که در کدام بخش از سال پنجم جریانات نقدی تجمعی تنزیل شده بصورت کامل جبران می گردد. بدین منظور بایستی عدد چهار باضافه نسبت 550,400 بر 1,146,880 شود که در این صورت رقم دقیق DPBP معادل 4.5 سال برآورد می گردد.
همچنین با تکرار محاسبات فوق در جدول جریانات نقدی تجمعی، رقم دقیق مربوط به شاخص PBP برابر با 3.6 سال خواهد شد.
شاخص DPBP در نمودار فوق چهار سال می باشد. لذا با در نظر گرفتن ارزش زمانی پول، دوره بازگشت سرمایه یک سال افزایش می یابد که این شاخص نسبت به شاخص PBP قابل اتکاء تر بوده و جهت بررسی توجیه پذیری طرح بسیار مناسب می باشد.
بمنظور بررسی توجیه پذیری طرح، پس از محاسبه شاخص PBP و یا DPBP این شاخص با استاندار شاخص مالی مربوط مقایسه می گردد. بعنوان مثال ممکن است پس از استعلام از بانک در خصوص دوره بازگشت سرمایه مناسب یک طرح کارشناس مربوط اعلام نماید که دوره بازگشت سرمایه مناسب با در نظر گرفتن ابتدای دوران احداث بعنوان سال مبنا سه سال می باشد. با این فرض و مقایسه رقم بدست آمده برای PBP در جداول فوق، طرح توجیه پذیر می باشد ولی در صورتیکه هدف کارشناس بانک بررسی توجیه پذیری طرح براساس شاخص DPBP باشد، طرح توجیه پذیر نخواهد بود. لذا لازم است که در ابتدا رقم مناسب برای مقایسه شاخص مذکور از نهاد بررسی کننده گزارش استعلام شود.
نرم افزار کامفار مشابه شاخص های تشریح شده قبلی، پس از تشکیل جدول جریانات نقدی شاخص های PBP و DPBP را نیز بصورت اتوماتیک محاسبه می نماید و لذا نیازی به محاسبه آن توسط کاربر نیست. درصورتیکه بخواهید از نرم افزارهای دیگری نظیر Excel برای محاسبه دوره بازگشت سرمایه استفاده نمایید می توانید پس از تشکیل جدول جریانات نقدی در این نرم افزار، از فرمولی که البته صرفا برای این منظور برنامه ریزی نشده استفاده نمایید. با وارد نمودن فرمول = Countif (range, <0) در یک سلول و انتخاب کل محدوده جریانات نقدی تجمعی (تنزیل شده) بعنوان بخش range در این فرمول می توان شاخص PBP (DPBP) مربوط به طرح را برآورد نمود.
با نگاهی دقیق تر به جدول فوق می توان مشاهده نمود که رقم چهار سال محاسبه شده برای شاخص DPBP بصورت رند نمی باشد و دارای بخش اعشاری نیز خواهد بود. چراکه در انتهای سال چهارم یک رقم تجمعی منفی به ارزش -550,400 در جدول جریانات نقدی تجمعی تنزیل شده برآورد گردیده که از محل بخشی از درآمد خالص سال پنجم جبران خواهد شد و البته در محاسبه دوره بازگشت سرمایه لحاظ نشده است. کل درآمد خالص تنزیل شده در سال پنجم معادل 1,146,880 است. برای محاسبه بخش اعشار شاخص DPBP با استفاده از یک تناسب ساده می توان برآورد نمود که در کدام بخش از سال پنجم جریانات نقدی تجمعی تنزیل شده بصورت کامل جبران می گردد. بدین منظور بایستی عدد چهار باضافه نسبت 550,400 بر 1,146,880 شود که در این صورت رقم دقیق DPBP معادل 4.5 سال برآورد می گردد.
همچنین با تکرار محاسبات فوق در جدول جریانات نقدی تجمعی، رقم دقیق مربوط به شاخص PBP برابر با 3.6 سال خواهد شد.
cash-flow
شاخص های مالی طرح عمدتا از جدول جریانات نقدینگی پیش بینی شده برای طرح که در طی سالهای احداث و بهره برداری تنظیم می گردد بدست می آید. جدول جریانات نقدینگی جمع جبری ورودی ها و خروجی های طرح است. طرح مشابه یک مرکز درنظر گرفته می شود که یک سری درآمدها وارد آن و یک سری هزینه ها از آن خارج می گردد. ارقام ورودی به طرح مانند درآمدهای حاصل از عرضه محصولات و خدمات بصورت مثبت و خروجی های طرح نظیر هزینه های سرمایه گذاری و هزینه های بهره برداری بصورت منفی برای هرسال جداگانه محاسبه بایکدیگر جمع جبری و در جدول قرار داده می شود. جدول حاصل تحت عنوان جدول جریانات نقدینگی طرح مشابه ادامه می باشد.
نمونه جدول جریانات نقدینگی یک طرح
2016 |
2015 |
2014 |
2013 |
2012 |
سال |
5,000,000 |
5,000,000 |
4,000,000 |
|
|
ورودی |
1,500,000 |
1,500,000 |
1,000,000 |
3,000,000 |
2,000,000 |
خروجی |
3,500,000 |
3,500,000 |
3,000,000 |
-3,000,000 |
-2,000,000 |
جریانات نقدی |
در جدول جریانات نقدی فوق مشاهده می گردد که در سالهای اولیه هیچ ورودی برای طرح درنظر گرفته نشده و این مسئله نشان دهنده آن است که در این سالها که قاعدتا بعنوان دوران احداث طرح می باشد از آنجاییکه محصولی تولید نشده و یا خدماتی ارائه نگردیده درآمدی نیز برای طرح نمی توان در نظر گرفت و صرفا هزینه های سرمایه گذاری تحت عنوان خروجی در ردیف مربوط قرار می گیرد و جریانات نقدینگی را در سال های نخست منفی می نماید. این در حالی است که در سالهای بعدی و با تولید محصول و یا ارائه خدمات شرکت درآمد کسب می نماید و ارقام ردیف ورودی در واقع پیش بینی ارقام فروش محصول و عرضه خدمات طرح خواهد بود. همچنین دیده می شود که رقم مربوط به خروجی کاهش قابل توجهی می یابد و این بدان جهت است که هزینه های سرمایه گذاری برای دوران بهره برداری وجود ندارد و صرفا هزینه های عملیاتی است که بخشی از جریانات ورودی را کاهش و در نهایت جریانات نقدینگی بصورت مثبت در سال های آتی پیش بینی می گردد.
این جدول صرفا بصورت نمونه است و ارقام ورودی و خروجی می توانند براساس گوناگونی طرح ها و زمانبندی اجرا و بهره برداری به حالت های مختلف درج شوند. ولی بطور معمول جریانات نقدینگی در سال های اولیه به جهت سنگینی هزینه های سرمایه گذاری منفی و با شروع دوران بهره برداری بصورت مثبت خواهند بود.